نیوجرزی، زمان حال. یک سال بعد از آن که فروشگاه وسایل خانگی «کوییک شاپ» آتش گرفت و ویران شد، «دانته هیکس» (اوهالوران) و «رندال گریوز» (آندرسن) - دو رفیق سی و خرده ای ساله که ده سال در آن فروشگاه مشغول به کار بودند - در رستوران غذای حاضری «موبی» کار می کنند...
وقتی «دانته هیکس» مجبور می شود در روز استراحتش، شیفت فروشندگی را در «کوییک استاپ» به عهده بگیرد، سعی می کند - اگرچه با اکراه - وظیفه ی فروشندگی کم اجر خود را با قابلیت هر چه تمام تر انجام دهد. در همین حال «رندال» (آندرسن)، دوست صمیمی اش در مغازه ی نوار ویدئو فروشی کناری مشغول به کار است. نگرش تحقیرآلود «رندال» به کار درست در نقطه ی مقابل تلاش «دانته» است.
داستان کارآگاه لیچ که پرونده قتل یک بیوه در گولز پوینت را برعهده می‌گیرد و باید پرونده را از تمامی جوانب با جزئیات ریز و درشتی که آن را به جنایات و جرم‌های دیگری متصل می‌کند، حل کند.
داستان دو هم مدرسه‌ای به‌نام‌های مارشال و فرانسس که حالا پس از مدت‌ها متوجه توطئه‌ای از سمت دولت می‌شوند که ممکن است قارچی که درمان همه بیماری‌هاست را از دنیا مخفی کرده باشند.
داستان مردی به‌نام کولتر شاو که با کاروان خود سفر می‌کند و به پلیس و مردم کمک می‌کند پرونده‌های جنایی را حل کنند یا اشخاص گمشده را پیدا کنند، تا اینکه پرونده آخرش همه چیز را عوض می‌کند.
